گروه اجتماعی- طبق اعلام سازمان ثبت احوال کشور، در بهار امسال 109هزارو943 ایرانی فوت کردند که این آمار در بهار سال قبل 91هزارو456 نفر بوده است. تفریق این دو عدد می گوید که در بهار امسال 18هزارو487 نفر نسبت به سال 98 بیشتر فوت کرده اند. ما برای بررسی بیشتر این اعداد و این که آمار فوتی ها در سال های اخیر چگونه بوده است، به سراغ آمار رسمی سازمان ثبت احوال رفتیم. طبق آن چه سایت این سازمان در آمار هر ساله اعلام کرده است، می توان دریافت که آمار فوتی های سه ماه بهار99 نسبت به آمار سال های پیشین کمی معنادار است.
به آمار مندرج در این جدول توجه کنید:
اعداد این جدول به ما می گوید، غیر از بهار 99، آمار فوتی ها به طور میانگین در حدود 91هزار بوده است که این رقم در سال 99 به یک باره با حدود 18 هزار فوتی بیشتر مواجه شده است. این در حالی است که به دلیل شرایط شیوع کرونا ،سفرها و تصادفات جاده ای نیز به حداقل رسیده است. آن طور که رئیس پلیس راهور ناجا نیز اشاره کرد، تصادفات جاده ای در نوروز 99 نسبت به سال قبل ۶۴ درصد کاهش یافته بود.
مردها بیشتر فوت کردند
همچنین طبق اعلام ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال در سه ماه اول امسال در مجموع ۱۰۹ هزار و ۹۴۳ ایرانی در کشور فوت کردند که از این تعداد ۶۲ هزار و ۷۵۱ نفر آقا و ۴۷ هزار و ۱۹۲ خانم بودند.
تهران و خراسان رضوی در صدر
همچنین بیشترین میزان مرگ و میر به ترتیب در پنج استان تهران (۱۷ هزار و ۶۱۰)، خراسان رضوی (هشت هزار و ۶۶۰)، اصفهان (هفت هزار و ۵۶)، آذربایجان شرقی (شش هزار و ۴۸۰) و خوزستان (شش هزار و ۳۸۲) بوده است. ابوترابی گفته است که کمترین میزان مرگ و میر در پنج استان ایلام (۶۸۷)، کهگیلویه و بویراحمد (۷۵۲)، سمنان (۹۷۶)، بوشهر (هزار و ۲۷)، خراسان جنوبی (هزار و ۵۲)، چهارمحال و بختیاری (هزار و ۵۴) نفربوده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – بسیاری از مردم دنیا، چارلی چاپلین را یک هنرمند فرازمانی میدانند؛ کمدینی که در پسِ زبان طنز کارهای ماندگارش، واقعیتهای تلخ جهان روزگار خودش را مطرح میکرد؛ واقعیتهایی که البته میتوان در تمامی دورههای تاریخی، ردی از خط و نشان آنها یافت. بااینحال، تمام این ویژگیهای دوستداشتنی، نتوانستند مقابل سیاستمداران پوپولیست آمریکا را بگیرند؛ آنها برای تقابل با شوروی، آن هم در سالهای پرالتهاب جنگ سرد، نیاز به تعدادی قربانی داشتند و چه کسی بهتر از چارلز اسپنسر چاپلین،کمدین،کارگردان و آهنگساز مشهور هالیوود؟ لابد از خودتان میپرسید چاپلین را چه به جنگ سرد! اجازه بدهید ماجرا را از اول برایتان تعریف کنم تا در جریان موبهموی ماجرای پاپوشدوختن سنای آمریکا برای چارلی چاپلین قرار بگیرید.
قربانیان جنگ رسانهای نظام سرمایهداری
نظام سرمایهداری آمریکا که بهشدت از نفوذ کمونیسم در این کشور بیم داشت، در سالهای اوجگیری جنگ سرد، یعنی اوایل دهه 1950 میلادی، با استفاده از غولهای رسانهای خود، موضوع وحشت از کمونیسم را به صورت گسترده در جامعه آمریکا تبلیغ کرد؛ تا جایی که برای مردم این کشور، کمونیسم حکم شیطان را یافت و مقابله با آن، امری مقدس تلقی شد. درست در چنین زمانی بود که ژوزف مککارتی، سناتور جمهوریخواه ایالت ویسکانسین که بهتازگی رئیس کمیته فرعی تحقیقات سنا شده بود، دست به یک بازی تبلیغاتی بزرگ برای دامنزدن به این وحشت عمومی زد. او مدعی شد که کمونیستها در تمام ارکان کشور، از ارتش گرفته تا سینمای آمریکا نفوذ کردهاند و این به معنای آغاز یک جنگ داخلی در ایالات متحده است. مککارتی مدعی شد فهرستی از 240 کمونیست فعال در ردههای بالای کارگزاران سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آمریکا در اختیار دارد؛ هرچند او هیچگاه این فهرست را ارائه نکرد، اما رویکرد پوپولیستی وی، فضای پرتنشی را در آمریکای دهه 1950 بهوجود آورد؛ تا جایی که رسانههای ایالات متحده، هر روز به یک نفر انگ کمونیستبودن میزدند و با این ترفند، او را از جامعه جدا و به سوژه خبری تبدیل میکردند. مککارتی در مصاحبهای جنجالی که با شبکه ان.بی.سی انجام داد، چاپلین را هم یکی از کمونیستهای مخفی معرفی کرد و او را دروغگویی بزرگ نامید. این مصاحبه باعث شد که نام هنرمند مشهور هالیوود بر سر زبانها بیفتد؛ اما چرا چاپلین؟ مگر او چه کار مشکوکی انجام داده بود که میتوانست مشکوک به کمونیست بودن باشد؟
همه بهانههای مککارتی
بهانههایی که مککارتی و دوستانش برای کمونیست بودن چاپلین ارائه میکردند، از پیش از تولد وی آغاز میشد. آنها معتقد بودند که پدر و مادر چاپلین، دو روس متواریشده به انگلیس هستند و نفسِ روس بودن، از نظر سناتورهای سرمایهدار، میتوانست به صورت بالقوه، یک نفر را متهم به داشتن مرام اشتراکی کند! از سوی دیگر چاپلین در سال 1942 و در اوج جنگجهانیدوم، در یک سخنرانی عمومی، به حمایت از ایجاد جبهه دوم به وسیله شوروی، علیه آلماننازی پرداخته بود. البته در این زمان، رفتار او را یک اقدام میهنپرستانه میدانستند، اما ظاهراً 10 سال بعد، معنای این کار عوض شده بود و آن را مصداق حمایت از کمونیسم فرض میکردند! بهانه دیگری که چاپلین به دست سناتورهای پوپولیست آمریکا داد، دیدار او با یک شاعر روس در هالیوود، در سال 1946 بود؛ مککارتی و دوستانش به دلیل همین دیدار، چاپلین را متهم به کمونیستبودن میکردند؛ در حالی که خودشان به آن شاعر روس که از دست نظام کمونیستی فرار کرده بود، ویزای اقامت در آمریکا را داده بودند. توجه چاپلین به فقر و طبقه کارگر در آثارش که اتفاقاً دلیل محبوبیت و جذابیت آنها در سطح جهان شده بود نیز، بهانه دیگر سناتورها محسوب میشد؛ آنها میگفتند که چه معنا دارد در کشور ما، کسی دایم از فقر و مشکلات طبقه کارگر حرف بزند، مگر اینکه ریگی به کفش داشته باشد!
خروج از آمریکا، برای همیشه
این اتهامات در سال 1952 به اوج خود رسید و چاپلین مجبور شد چند روز بعد از اکران فیلم مشهورش، «لایم لایت»(روشناییهای صحنه) با بازی خودش، کلیر بلوم، نیگل بروس، باستر کیتون و سیدنی چاپلین، برای بازداشتنشدن و گریز از فضای وحشتناک کمیته تحقیقات سنا که بیبرو برگرد حکم به کمونیستبودن وی میداد، برای همیشه از آمریکا خارج شود. هر چند شش سال بعد، در 1958، یعنی یکسال بعد از مرگ سناتور مککارتی، دولت آمریکا اعلام کرد که چاپلین میتواند به این کشور بازگردد، اما او ترجیح داد دیگر به کشوری که نمیتواند جای امنی برای امثال وی باشد، بازنگردد. چاپلین طی این مدت، بارها و بارها از تریبونهای مختلف اعلام کرد که نه کمونیست است و نه علاقهای به مرام اشتراکی دارد؛ اما جو حاکم بر رسانههای آمریکا، پوپولیستیتر از آن بود که از خیر چنین سوژه جذابی بگذرد. چارلز اسپنسر چاپلین سرانجام در 25 دسامبر سال 1977(4 دی 1356)، در کرسیرسوروُو، شهری ییلاقی در سوئیس، دار فانی را وداع گفت و در گورستان همین شهر به خاک سپرده شد. چاپلین هنگام مرگ 88 ساله بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهردار مشهد عصر پنج شنبه با انتشار پستی در اینستاگرام، افتتاح رسمی کوه پارک مشهد را اعلام کرد. «محمدرضا کلائی» با اعلام این خبر نوشت : «مردم نازنین مشهد، سلام. از امروز کوه پارک مشهد پذیرای شماست. کوهپارک مرهم کوچکی بر زخم درختهای توت وکیلآباد و سپیدارهای ملکآباد است. با بیش از یک میلیون درخت که به عشق شما کاشته ایم. گشایش کوهپارک با شعار «خانواده امنترین جای دنیا»به جای «خانه امنترین جای دنیا» انجام میگیرد، در شرایط بحرانی و پیچیده فعلی کرونا، کوهپارک مجال مختصری برای ارائه خدمت خانوادهمحور است. به همین دلیل هم همکارانم همت کرده و پروژه ای ٣۶ ماهه را به صورت شبانه روزی در حدود ۴ ماه برای شما مردم نازنین آماده کردند. باورم اینه که سیاستگذاریهای پیشگیری و مهار کرونا، نباید مدام توپ رو به زمین مردم بیندازه، در کنار هر سلب و حذف باید ایجابها و افزودههایی باشه. در کنار هر سیاست و دستورالعمل محدودیتزا و ممنوعیتآور باید راهی جایگزین و روشی نوین پیشنهاد داد وگرنه مردم رو در برابر هم قرار خواهیم داد و تعارضات بین فردی افزایش پیدا می کنه یا حتی مردم رو در برابر خودشون قرار میده و به تعارضات درونفردی دامن میزنیم. وقتی از فاصلهگذاری اجتماعی صحبت میکنیم به فضا و عرصه عمومی زیادی نیاز داریم تا فاصلهگذاری، عملی و شدنی باشه. کوهپارک با بیش از دو میلیون متر مربع معادل ٢۵٠برابر یک زمین فوتبال یا حدود ٣ برابر پارک ملت، سرانه عرصه عمومی در شهر مشهد رو به میزان زیادی افزایش میده. کوهپارک یک پروژه مُرده بود. محل مناقشات و قربانی بخشینگریها. یک کار ناتمام بر سینه ارتفاعات جنوبی مشهد که هزینهها و آثار زیستمحیطیاش رو قبلاً پرداخته بودیم و در فراموشی و سوءتفاهم از دست داده بودیمش. امروز کوهپارک سهم شماست. خودتون به بولوار شهید فکوری، انتهای دلاوران قدم رنجه کنید، ببینید، قضاوت کنید و برخوردار شوید.»
افتتاح مجازی برای حفظ سلامت شهروندان
شهرداری مشهد نیز با انتشار خبری درباره روند و جزئیات این پروژه، اعلام کرد : پروژه «کوه پارک مشهد» به دلیل شیوع ویروس کرونا و تاکید برحفظ سلامت شهروندان دراقدامی که شاید نمونه آن کمترباشد با انتشار پیامی اینستاگرامی از سوی شهردار مشهد افتتاح شد و برای استفاده دراختیارمردم قرارگرفت. در ادامه این خبر آمده است: در طول
12-10 سال گذشته اراضی ارتفاعات جنوبی که در اختیار سازمان ها و دستگاه های دولتی قرارداشت گام به گام برای درختکاری و تبدیل شدن به فضای سبز، در اختیار شهرداری قرار داده شده و تا کنون در عرصه 3000 هکتاری بیش از یک میلیون و 200 هزار اصله درخت از گونه های بومی و مقاوم که مصرف آب کمی دارند کاشته شده است. امکانات و زیرساخت های لازم رفاهی از قبیل سرویس بهداشتی، غرفه های محدود برای تامین ملزومات ضروری، پایگاه بهداشتی، اورژانس و نمازخانه نیز درمسیر5 کیلومتری ارتفاعات جنوبی آماده و همه این زیرساخت ها با سازه های سبک و منطبق با محیط زیست اجرا شده است. در کنار این زیرساخت ها، المان های فرهنگی نیز نصب و نورپردازی هایی در آیلندهای میانی مسیرشمالی و مسیرهای دوچرخه انجام شده است. همچنین برای بهره مندی بهتر شهروندان از فضاهای ارتفاعات جنوبی حدود 4.5 کیلومترمسیر دوچرخه سواری و پیاده روی نیزدرکوه پارک مشهد،به شکل کوهستانی اجرا شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی تلاش می کنیم که آینده بورس، شاخص ها و نمادها را پیش بینی کنیم به انبوهی از متغیرها و سناریوها بر می خوریم که یا عملا ذهنمان از پس تجزیه و تحلیل شان بر نمی آید یا اطلاعات کافی برای ترسیم یک چشم انداز معقول نداریم. اما وقتی به گذشته نگاه می کنیم، عموما می توانیم روندهای مختلف را بازشماری کرده و علت هر روند را به نحو قابل قبولی شناسایی کنیم. به بیان دیگر می توان بورس را گاه شماری و روندشناسی کرد و دوره های مختلف را برای کلیت بازار، برای شاخص کل و همین طور برای گروه ها و نمادها برشمرد. این همان کاری است که تحلیلگران تکنیکال انجام می دهند اما این کار را به روش بنیادین هم می توان انجام داد. این کار یک مزیت مهم برای تنظیم معاملات آینده ایجاد می کند و البته یک پاسخ خوب هم برای سوال «کی بفروشم» یا «کی سبدم را تغییر دهم؟» ارائه می کند. در ادامه در این خصوص و درباره «دوره سرمایه گذاری» توضیح می دهیم. قبل از آن باید درباره گروه های مختلف سرمایه گذار با توجه به دوره سرمایه گذاری صحبت کنیم.
3 گروه سرمایه گذار در بازار سرمایه از نظر دوره سرمایه گذاری
در بازار سرمایه برخی بسیار بلندمدت سرمایه گذاری می کنند. یعنی یک سهم را می خرند و برای چند سال نگه می دارند. این افراد نیاز جدی به روندشناسی ندارند. فقط کافی است در انتخاب سبد اولیه دقت کنند. معمولا این گروه در بازار سرمایه کشور که تقریبا همیشه صعودی بوده است، سود مناسبی کسب کرده اند. این گروه وقت اندکی صرف رصد و تحلیل بازار میکنند و مشغولیت ذهنی زیادی هم در این خصوص ندارند بنابراین از این جهت یک مزیت جدی دارند.گروه دوم معامله گران کوتاه مدتی یا نوسانگیرها هستند که معمولا دارایی خود را در دوره های کوتاه حتی چند روزه، تغییر می دهند. این گروه معمولا در بازارهای نوسانی و راکد سود می کنند و در بازارهای صعودی، در بهترین حالت کمتر از میانگین سود کسب می کنند. این گروه هم نیاز جدی به گاهشماری و روندشناسی ندارند و معمولا از ابزارهای تکنیکال و تابلوخانی استفاده می کنند و البته به شانس و اقبال هم متکی هستند. ضمنا این گروه وقت زیادی را پای تابلوی معاملات و رصد بازار صرف می کنند و درگیری ذهنی زیادی هم با تحولات بازار دارند اما گروه سوم یعنی معامله گران میان مدتی که در دوره های یک تا چندماهه سرمایه گذاری می کنند، بیش از همه نیازمند تنظیم دوره سرمایه گذاری و تغییر هوشمندانه سبد سرمایه گذاری هستند. این افراد در صورت انتخاب مناسب سبد، درک مناسب روندها، گاه شماری مناسب و تنظیم مناسب دوره های سرمایه گذاری، بیش از دو گروه دیگر سود کسب می کنند. ضمن این که نسبت به گروه دوم، وقت و انرژی ذهنی کمتری صرف رصد و تحلیل بازار می کنند اما نسبت به گروه اول همراهی بیشتر با بازار دارند.
روندشماری گذشته نگر و سناریوچینی آینده نگر
این گروه برای تنظیم دوره های سرمایه گذاری خود قبل از هرچیز نیازمند رصد و تحلیل گذشته و استخراج روندها و علل آن ها هستند. برخی (مخصوصا تکنیکالیست ها) معتقدند که آینده از دل گذشته بیرون می آید و گذشته (داده ها و نمودارها) همه چیز را برای پیش بینی آینده دارد. البته این دیدگاه تکنیکالیست ها محل مناقشه است اما این که رصد گذشته کمک زیادی به تحلیل آینده می کند، همه قبول دارند. بعد از رصد و تحلیل گذشته و استخراج روندهای گذشته، حالا باید بر اساس متغیرهای مهم اثرگذار، تصویری از سناریوهای پیش رو به دست آورید و در نهایت بر اساس سناریوهای قالب سبد و دوره سرمایه گذاری خود را تنظیم کنید. در ادامه توضیح می دهیم.
بهترین زمان تغییر سبد
معمولا یکی از بهترین شاخص ها برای تغییر سبد و ایجاد دوره و چشم انداز جدید سرمایه گذاری، دوره های اصلاح بازار است. اجازه بدهید دوره های اخیر را مرور کنیم. در سال 97 بازار سه دوره داشت. در بهار تقریبا همه چیز باثبات و رخوت آلود بود. از اواخر بهار تا 8 مهر، یک رشد بسیار قوی با محوریت نمادهای بزرگ دلاری ثبت شد. بعد از آن تا انتهای پاییز بازار نزولی بود اما در زمستان رشد محدودی را ثبت کرد. دوره جدید از نیمه دوم اسفند تا نیمه اردیبهشت 98 با صعود یکدست و قوی همه بازار همزمان با رشد دلار رقم خورد. بعد از 2 هفته اصلاح، یک رشد نرم در شاخص کل از ابتدای خرداد تا میانه مهر رقم خورد. بازار تا انتهای آبان اصلاح کرد اما از ابتدای آذر موج صعودی جدید را تا میانه مهرماه (شهادت حاج قاسم سلیمانی) طی کرد. بعد از اصلاح حدود یک هفته ای در اثر تنش های نظامی، موج صعودی جدید از اواخر دی تا میانه اسفند رقم خورد. نشانه های موج صعودی بعدی از انتهای اسفند 98 مشاهده شد و در سال جدید با قدرت تا 22 اردیبهشت ادامه یافت. بعد از آن بازار سه هفته اصلاح کرد و در نهایت از 7 خرداد وارد فاز صعودی جدید شد و تا امروز هم ادامه دارد. در این میان، بهترین زمان تغییر سبد در 6 ماه اخیر، دوره 22 اردیبهشت تا 7 خرداد و همچنین دوره 15 تا انتهای اسفند 98 بوده است. کسانی که در این دوره سبد خود را تغییر ندادند و به هوای سود شیرین نمادهای کوچک در سال 98 همچنان از سهم های دلاری پرهیز کردند، عمدتا از بازار جا ماندند یا ضرر کردند و یا سود اندکی کسب کردند.
تغییر با روند بازار
دوره های اصلاح، دوره هایی هستند که برخی محرک های بازار انرژی خود را از دست داده اند و باید منتظر موج جدید بود. مثلا محرک موج صعودی انتهای اسفند تا 22 اردیبهشت ورود نقدینگی جدید و همچنین رشد نرخ ارز بود که تقریبا همه بازار را رشد داد اما شرکت های دلاری رشد بیشتری داشتند. اما در دوره 7 خرداد تاکنون، اثر رشد نرخ ارز بیشتر بوده و سه موضوع دیگر اضافه شده است: عرضه صندوق های دولتی، رشد قیمت های جهانی بعد از حضیض کرونایی و عرضه اولیه زیرمجموعه ها. این سه موضوع نیز باعث رشد شدیدتر در نمادهای دلاری و شاخص ساز شد که تفاوت معنی داری در بازدهی شاخص کل(شرکت های بزرگ) و شاخص هم وزن (نماینده شرکت های کوچک) ایجاد کرد. اکنون با گذشت حدود 50 روز نشانه هایی از پایان روند صعودی فعلی ملاحظه می شود که می تواند فرصت تغییر سبد باشد. اما در دوره جدید به نظر می رسد اثر رشد نرخ ارز نیز کاهش یابد و از این به بعد موضوعاتی نظیر عرضه های دولتی، تشدید عرضه اولیه ها (مهم برای شرکت های سرمایه گذاری یا دارای شرکت های زیرمجموعه) و تورم داخلی، محرک بازار باشد که بهتر است بر این اساس سبد خود را بچینید. از سوی دیگر شرایط امسال تا حد زیادی قابل تشبیه با سال 97 است. تا اینجا روندهای گذشته را شناختیم و درباره متغیرهای موثر پیش رو هم صحبت کردیم. هفته آینده در خصوص سناریوهای احتمالی (با توجه به متغیرهای مهم) و قوت و ضعف هرکدام توضیح میدهیم. اگر میان مدتی سرمایه گذاری می کنید نگران نوسانات بازار نباشید و با حوصله سبد خود را برای یک دوره چند ماهه (مثلا اوایل مرداد تا میانه مهر) تغییر دهید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ضربه دلالی ها و تقاضاهای کاذب بر بازارها و اقتصاد ایران به گونه ای است که ماه هاست عمده پیشنهادهای کارشناسی برای اصلاح اقتصاد ایران، بر راهکارهای مالیاتی متمرکز شده است. به عنوان مثال برای مقابله با دلالی در بازارهایی نظیر خودرو، ارز، املاک و طلا، مالیات بر عایدی سرمایه؛ برای مقابله با خودداری مالکان منازل خالی از عرضه ملک خود به بازار، مالیات بر خانه های خالی و برای مقابله با شفافیت درآمدی در حوزه کسب و کارها، استفاده از صندوق های مکانیزه فروش توصیه می شود. این رویکرد حتی انتقاد برخی از کارشناسان را در پی داشته و آن ها معتقدند همزمان با تاکید راهکارهای مالیاتی، به سیاست های مبتنی بر رشد عرضه در اقتصاد و بازارهای کشور نیز باید توجه شود. در هر حال، نگاهی به آمارهای مقایسه ای موجود نشان می دهد که ظرفیت زیادی در اقتصاد کشور برای رشد درآمدهای مالیاتی، عادلانه تر کردن مالیات ها به نفع تولید و اقشار کم برخوردار و حتی رشد درآمدهای دولت از این منظر وجود دارد.
1- ابتدا بگذارید نگاهی به کمیت مالیات ها در کشور بیندازیم. اگر چه تصور عده ای از افراد از برخی بی عدالتی ها در نظام مالیاتی، این است که مالیات ها در کشور ما زیاد است، اما مقایسه نسبت مجموع مالیات ها به تولید ناخالص داخلی در کشورمان با دیگر کشورها نشان می دهد که در ایران این نسبت حدود ۷ تا ۸ درصد و در دنیا حدود ۱۴ درصد است. به عبارت دیگر ما نصف مردم دیگر کشورها مالیات می دهیم. این موضوع دلایل بسیاری دارد از جمله آن که برخی بخش ها مانند کشاورزی معاف از مالیات هستند، عدهای از فعالان اقتصادی فرار مالیاتی دارند و سیستمهای اطلاعاتی کافی نیز برای مالیاتستانی وجود ندارد.
2- اما از منظر کیفیت مالیات ستانی می توان به تمرکز زیاد نظام مالیاتی به گرفتن مالیات از شرکت ها و بخش تولید اشاره کرد. آمارها نشان می دهند که سهم مالیات بر سود شرکت ها در اقتصاد ایران نسبت به اقتصادهای پیشرو بعضاً تا بیش از سه برابر هم می رسد.
3- از سوی دیگر در شرایطی سهم مالیات بر سود شرکت ها در اقتصاد ایران بالاست که سهم مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی به کمتر از نصف دیگر کشورها نیز می رسد. همین مسئله باعث شده تا کارشناسان رویکرد کاستن فشار مالیات از بخش تولید و شرکت ها و در عوض افزایش تمرکز بر درآمد اشخاص و مالیات بر مجموع درآمد را مطرح کنند.
4- آمارها همچنین نشان می دهند که مالیات بر درآمد اشخاص که می تواند سهم قابل توجهی در کاستن از فاصله طبقاتی داشته باشد، در کشور ما دارای سقفی بسیار کوتاه تر از کشورهای پیشرو است. به عنوان مثال، ملاحظه می شود که نرخ موثر مالیات دهک های مختلف در ایران بین 2 تا 10 درصد و بدون جهت گیری متمایزی برای عدالت طبقاتی است. در حالی که این ارقام در آمریکا، به حدود منفی 10 تا مثبت 30 درصد می رسد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دور جدیدی از درگیری مرزی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان آغاز شده است.تبادل آتش توپخانه همراه با کمی پیشروی و سپس عقب نشینی ، داستان تکراری 26 سال پس از شروع آتش بس جنگ قره باغ تا به امروز است. درگیریهایی که به دفعات و با شدت و ضعف به وقوع پیوسته اما در هر نوبت غیر از چند کشته و زخمی و البته تبلیغات با مصرف داخلی حاصلی برای طرف ها نداشته است .جمهوری آذربایجان با استناد به حق تمامیت ارضی ، قره باغ را بخشی از خاک از دست رفته خود می داند که برای بازپس گیری آن نیز حملات علیه مواضع ارمنستان را موجه و قانونی می داند و در مقابل ارمنستان با استناد به حق تعیین سرنوشت، قره باغ را سرزمینی ارمنی نشین می داند که بدون توجه به خواست ساکنان و پیشینه تاریخی آن تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان قرار گرفته بود و حال که از سیطره باکو رها شده دفاع از این جغرافیا را حق شهروندان قره باغی می داند.اما علل و ابعاد دور جدید بحران در منطقه قره باغ چیست وآیا جنگی گسترده در این منطقه شکل خواهد گرفت؟واقعیت این است که قره باغ بخش ویژه و پراهمیت قفقاز جنوبی است . موقعیت ژئوپلیتیک این پهنه همراه با کیفیت بالای آب ، خاک ، منابع زیرزمینی و هوای مناسب سرزمینی را پدید آورده است که هیچ یک از بازیگران منطقهای و بین المللی حاضر به دادن امتیاز به رقبا در این منطقه نیستند و همین موضوع بر لاینحل ماندن مناقشه قره باغ در تمام این سال ها اثرگذاشته است . در چنین وضعیت پیچیده ای که تعارض منافع در آن به شدت دیده می شود، رویارویی نظامی نمی تواند تعیین کننده و راه حل نهایی تلقی شود ، اما کوبیدن برطبل جنگ و نمایش قدرت از طریق ایجاد یک درگیری محدود مرزی می تواند برای این دو کشور کاربردهای مقطعی داشته باشد . علی اف در اداره حکومت با مشکلات متعددی روبه روست . از یک سو متهم به ناتوانی در مدیریت سیاسی و نظامی است که قدرت لازم برای بازپس گیری مناطق از دست رفته در جنگ با ارمنستان را ندارد و از سوی دیگر به دلیل سرکوب مخالفان و همچنین مهندسی ساختار سیاسی برای ماندگاری در قدرت تا پایان عمر متهم به دیکتاتوری است . علاوه بر این ارتباطات وسیع باکو با تل آویو و نفوذ گسترده اسرائیل در تمام عرصه های اقتصادی ، سیاسی و نظامی جمهوری آذربایجان به گونه ای که این کشور را به پایگاه و بارانداز رژیم صهیونیستی در منطقه تبدیل کرده ، مخالفت سرسختانه نیروهای ملی گرا و اسلام گرا را به همراه داشته است . در این شرایط ، بروز یک درگیری مرزی فرصت مغتنمی است برای علی اف تا در سایه شرایط جنگی بر مشکلات و ناتوانی در اداره جامعه سرپوش گذاشته شود ،مخالفان با شدت بیشتری سرکوب شوند و در عین حال با تحریک مطالبات قوم گرایانه و انکار تمام حمایت های گسترده ایران در به قدرت رسیدن علی اف پدر و پا برجا ماندن جمهوری آذربایجان در جنگ با ارمنستان ، تیغ تیز حملات را به سمت ایران منحرف کند. اما در طرف مقابل در ارمنستان جمعیت کمتر و در اختیار نداشتن منابع سرشار نفت و در نتیجه بنیه ضعیف اقتصادی این کشور در مقایسه با جمهوری آذربایجان این امکان را به ایروان نمی دهد که در مقابل باکو بتواند از حربه نظامی بهره بگیرد، اگرچه یک درگیری مرزی قطعا کمک موثری برای تحکیم وحدت و انسجام ملی خواهد بود . نیکول پاشینیان که با شعار مبارزه با فساد توانست درسال 2018 با سرنگونی سرژ سرکیسیان قدرت را به دست گیرد ، یکی از مصادیق فساد مالی دولت های پیش از خود را تخصیص نیافتن اعتبارات لازم برای تقویت بنیه دفاعی قره باغ و نامشخص بودن محل هزینه بودجه هایی می دانست که برای این کار در نظر گرفته می شد. اکنون در اولین درگیری مرزی میان دو کشور پس از به قدرت رسیدن وی ، پاشینیان در تلاش است نشان دهد از توانایی لازم برای مدیریت این بحران فراتر از روسای پیشین ارمنستان برخوردار است . در هر حال واقعیت و ماهیت درگیری های مرزی جمهوری آذربایجان و ارمنستان را باید فراتر از خواست یا توان این دوکشور جست وجو کرد . نهایت اتفاقی که رخ می دهد ، اجازه ای است که به دو سوی این درگیری برای به پرواز درآوردن پهپادهای اسرائیلی توسط باکو و مانور جنگنده های سوخو 30 توسط ایروان داده می شود. مقامات باکو و ایروان به خوبی می دانند که جنگ راه حلی بر پایان مناقشه قره باغ نیست که اگر چنین بود تاکنون به سرانجام رسیده بود ، پس باید اختلاف را از طریق گفت و گو حل کرد . جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور همسایه که با هر دو جمهوری پیوندهای متعدد تاریخی ، فرهنگی ، مذهبی و منافع مشترک سیاسی ، امنیتی و اقتصادی دارد، همواره از طرف ها برای حل مشکلات از طریق برقراری یک گفتوگوی سازنده و اصولی دعوت کرده است . اما اگر طرف ها خواهان راه حلی غیر از گفت وگو و تفاهم هستند باید بدانند که ایران با هوشیاری رفتارهای طرف های درگیر اعم از آمر و عامل را رصد می کند و از سرریز شدن مشکلات داخلی باکو و ایروان به سمت خود جلوگیری خواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که مردم در مسیر آزادسازی 30 درصد از سهام عدالت خود مشکلات متعدد و پیچیده ای دارند، سخنگوی سهام عدالت توضیحاتی درباره چند مشکل ساده مثل تاخیر در پرداخت ارائه کرد.به گزارش خراسان، در مسیر فروش 30 درصد از سهام عدالت برای کسانی که روش مستقیم را انتخاب کرده اند ، مشکلات و ابهامات متعددی وجود دارد. مهم ترین مشکل تعهدات بی حساب و کتابی است که بانک ها و کارگزاری ها از افراد می گیرند تا دست شان برای فروش به هر قیمتی و هر شرایطی باز باشد.
پشتیبانی در دسترس نیست!
مشکل بعدی تاخیر بسیار زیاد در واریز مبلغ فروش است. در برخی موارد بعد از گذشت 45 روز، فقط بخشی از مبالغ واریز شده است. برخی افراد نیز برای ثبت درخواست فروش، هنگامی که شماره ملی و شماره تماس خود را وارد می کنند با پیغام « این کد ملی فاقد سهام عدالت است» یا « اطلاعات سهام عدالت شما ارسال نشده است» مواجه می شوند. شماره های ارائه شده برای پیگیری نیز عمدتا پاسخ گو نیستند یا صفهای طولانی دارند.
مشکل دیگر هم منتقل نشدن سهام عدالت به پرتفوی افراد دارای کد بورسی است. این در حالی است که بسیاری از مردم برای فروش راحت و مطمئن سهام عدالت خود کد بورسی گرفته اند اما اکنون می بینند که سهام عدالت به پرتفوی آن ها اضافه نشده است و تنها راه فروش دادن وکالت (کاملا یک طرفه) به کارگزاری هاست.
فهیمی: مشکل شماره های مسدود است
با وجود همه این مشکلات، فهیمی مدیر شرکت سپرده گذاری مرکزی و سخنگوی سهام عدالت به توضیح درباره برخی از مشکلات بسنده کرد. به گزارش مهر، حسین فهیمی درباره علت واریز نشدن مبلغ فروش ۳۰ درصد از سهام عدالت برای برخی از سهامداران، به موضوعاتی نظیر مسدودی یا راکد بودن شماره حساب ثبت شده اشاره کرد و گفت: در فروش سهام وسواس زیادی به خرج میدهیم که مبلغ مد نظر حتماً به حساب همان فرد واریز شود بنابراین اگر به عنوان مثال شماره شبا اشتباه باشد، راکد باشد یا به دلیل دستورات قضایی مسدود شده باشد امکان واریز وجه وجود ندارد.
این در حالی است که برخی از افرادی که سهام خود را فروخته اند و شماره شبا هم درست است مبلغ مدنظر را در چند قسط و با تاخیر بیش از یک ماه دریافت کرده اند که طبیعتا مشکل از شماره حساب نیست! سخنگوی سهام عدالت درباره مشکل تاخیر در پرداخت یا پرداخت ناقص گفت: کسانی که سهام عدالت ۵۰۰ هزار تومانی داشتند باید حدود 2.5 میلیون تومان دریافت کنند، اگر مبالغ واریز شده کمتر از این بوده است باید بار دیگر به آن محلی که سفارش دادهاند مراجعه کنند.
چرا صورت حساب فروش ارسال نمی شود؟
مشکل مهم دیگر افراد متقاضی این است که نمی دانند بانک کدام سهام را و به چه قیمتی فروخته است؟ در واقع یک صورت حساب ساده در خصوص قیمت، زمان و میزان فروش عرضه نمی شود! فهیمی در این باره گفت:افرادی که درخواست فروش 30 درصد به صورت یک جا را می زنند، نمی توانند جزئیات مربوط را ببینند! به گفته وی اما افرادی که از سامانه کارگزاری ها اقدام به فروش می کنند و فروش یک جا و 30 درصد را انتخاب نمیکنند میتوانند جزئیات فروش را ببینند، این در حالی است که برخی کارگزاریها نیز قیمت فروش را گزارش نمیکنند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بارندگیهای شدید تابستانی و سیلاب خسارت هایی در برخی مناطق کشور به جا گذاشت. در حالی که در گرم ترین روزهای تیرماه به سر می بریم و گرمای بالای 50 درجه ادارات و بانک های خوزستان را به تعطیلی کشاند ، در بخش دیگری از کشورمان سیلاب تابستانی به خیابان ها و تاسیسات شهری و روستایی خسارت زد. در استان گلستان، پنج روستای آزادشهر دچار سیلاب و ۴ هزار خانه دچار آب گرفتگی شدند و خیابانها، پارکها و بناهای شهری آزادشهر صدمه دیدند. در خراسان شمالی سیل برخی جادههای روستایی این استان را بست. شهرهای بجنورد، مانه و سملقان، راز و جرگلان و شیروان از سهشنبه در پی باران شدید با سیلاب مواجه شدند. در شرق اصفهان و بخش هایی از سیستان و بلوچستان، بارش شدید، سیلاب و طغیان رودخانهها را به دنبال داشت. در گیلان و اردبیل، سیلاب و بارش شدید یک کشته و دو مفقود به دنبال داشته است. به رغم این که باران طراوت خاصی برای مشهدی ها داشت اما برخی شهرستان های استان خراسان رضوی از حجم بارش های تابستانی خسارت دیدند و سیل، برق 27 روستای تربتحیدریه و آب چهار روستای کلات را قطع کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«موچین» زیر ذرهبین!
همکاری تازه زوج کمدی حمید لولایی و مرجانه گلچین در سریال نمایش خانگی، موفقیت این زوج در تلویزیون را تکرار خواهد کرد؟
مائده کاشیان - یکی از سریالهایی که توزیع آن در نمایش خانگی به تازگی آغاز شده، مجموعه طنز «موچین» به کارگردانی حسین تبریزی است. این سریال برخلاف دیگر مجموعههای این مدیوم که در سرویسهای ویاودی منتشر میشوند از طریق اپلیکیشن روبیکا قابل تماشاست. نکته مهم دیگری که این سریال را از دیگر مجموعههای نمایش خانگی متفاوت کرده، این است که بنا بر خبری که دیروز خبرگزاری مهر منتشر کرد، بعد از انتقال مسئولیت سریالهای نمایش خانگی از وزارت ارشاد به صداوسیما، گویا «موچین» اولین سریالی است که مجوز ساخت آن توسط رسانه ملی صادر شده است. بنابراین میتوان به صورت رسمی، مجموعه «موچین» را نخستین دستپخت صداوسیما در نمایش خانگی دانست. اولین سریال نمایش خانگی صداوسیما که تاکنون 3 قسمت آن توزیع شده، چه کیفیتی دارد؟
داستان کلیشهای
داستان سریال «موچین» بر اساس کلیشههایی که تا به حال در بعضی از سریالهای طنز تلویزیون دیدهایم، شکل گرفته است. آقای «گلی» (با بازی حمید لولایی) پدری جدی و سختگیر است که دو دختر مجرد به نام «سیما» (آشا محرابی) و «مینا» (زهرا جهرمی) دارد. «سیما» قصد دارد با پسری که به او علاقه مند است یعنی «فرزاد» با بازی علی صادقی ازدواج کند، اما پدرش با این ازدواج مخالف است و عقیده دارد ابتدا خواهر بزرگ ترش «مینا» باید ازدواج کند. در قسمتهای ابتدایی سریال، قصه بیشتر صرف ماجراهای اختلاف آقای «گلی» با «فرزاد» و برادرش «فرزین» (امیر نوری) و سوءتفاهمهای بیمنطقی که اتفاقات مختلفی را در قصه به وجود آوردهاند، پیش رفته است. دو دختر سادهلوح که هنوز ازدواج نکردهاند، پدر سختگیری که داماد آیندهاش حسابی از او حساب میبرد و «فرزاد» و «فرزین» که در قالب پت و مت ظاهر شدهاند، تعدادی از کلیشههای تکراری سریال است که دیگر دورهشان گذشته است.
کمدی ضعیف
سریال «موچین» در 3 قسمت گذشته، سعی کرده با استفاده از تعدادی موقعیت کمدی پیشپا افتاده و شوخیهای کلامی فراوان، یک اثر کمدی باشد و مخاطب را بخنداند، اما تا حد زیادی میتوان گفت در این تلاش موفق نبوده است. قصه ضعیف و کمدی کمجان این سریال نتوانسته رضایت مخاطب را جلب کند و سریال چندان دیده نشده است. دختر جدی، اخمو و کمهوشی که کسی جرئت نکرده به او نزدیک شود و به او علاقه مند شود، کلکلهای دو خواهر بر سر ازدواج، ابراز علاقههای زوج عاشق قصه، شوخی با مسائلی مانند پیدا نشدن شوهر، تلاشهای سادهلوحانه «فرزاد» برای جلب رضایت پدر «سیما»، موضوعات بسیار تکراری و کلیشهای هستند که «موچین» را به یک سریال کمدی ضعیف تبدیل کردهاند.
استفاده از بازیگران کمدی تلویزیون
در ترکیب گروه بازیگران سریال «موچین» از چهرههایی استفاده شده که معمولا در سریالهای طنز تلویزیونی بازی کردهاند و سابقه خوبی هم در زمینه کمدی دارند. مرجانه گلچین، حمید لولایی و علی صادقی از بازیگران این سریال هستند که قبلا در مجموعه کمدی «خوشنشینها» و «نقطه سر خط» به کارگردانی سعید آقاخانی در کنار یکدیگر دیده شدهاند و اتفاقا در این آثار مورد استقبال مخاطب بودهاند، اما استفاده از این ترکیب تکراری در سریال «موچین» جواب نداده است. آشا محرابی، امیر نوری و عباس جمشیدیفر دیگر بازیگرانی هستند که در این سریال ایفای نقش کردهاند. حمید لولایی در این مجموعه نسبت به دیگر آثار خود نقش نسبتا متفاوتتری داشته است و در نقش یک مرد جدی و بداخلاق، با افکار سنتی به خوبی ظاهر شده است. مرجانه گلچین نیز که در سریال نقش «رعنا» عشق قدیمی آقای «گلی» را بازی کرده، کاملا خودش را تکرار کرده و باز هم در نقش همان زن عصبی با همان لحن خاص خودش ظاهر شده که هنگام صحبت کردن از چهره خود برای بیان احساساتش به صورت اغراق شده استفاده میکند. آشا محرابی که کمتر در آثار طنز دیده شده، انتخاب نامناسبی برای نقش «سیما» نبوده و بازی زهرا جهرمی که چهره جدیدی است هم در این سریال قابل قبول بوده است.
شوخیهای ممنوعه در تلویزیون
هرچند که پروانه ساخت سریال «موچین» را صدا و سیما صادر کرده، اما شوخیهای سریال خارج از چارچوبهای تلویزیون است و «موچین» از این نظر شبیه سریالهای کمدی تلویزیون نیست. این مجموعه مانند بسیاری از آثار کمدی برای خنده گرفتن از مخاطب و جلب توجه او، سادهترین مسیر را انتخاب کرده و به شوخیهای دم دستی دوپهلو، منشوری یا کلمات دارای ایهام متوسل شده است. اکثر این شوخیها در سریالهای تلویزیون قابل پخش نیست و حتما مورد ممیزی قرار میگیرد اما اکنون به نظر میرسد در نمایش خانگی، خط قرمزهای تلویزیون کمی تغییر کرده و محدودیتها کمرنگ شدهاند.
در بحبوحه بحران کرونا در آمریکا
ترامپ لوبیا تبلیغ میکند!
یک سوت، یک کارت زرد، یک کارت قرمز و یک اسپری برای خطکشی؛ اینها همه داراییهای یک داور در مستطیل سبز است که چشم تماشاگران فوتبالی را 90 دقیقه به خود خیره میکند. شنیدن صدای سوت داور، همانقدر که برای یک تیم خوشحال کننده است، اعصاب تیم رقیب را به هم میریزد. شنیدن صدای سوت، بعضی اوقات نشانه اعلام پنالتی است، گاهی آفساید و البته بعضی اوقات هم نشانه به ثمر رسیدن گل. طبیعتا همه این اتفاقات، نیمی از ورزشگاهها را که تا قبل از شیوع کرونا به جای ماکت با تماشاگران پر می شد، ناراحت و نیمی دیگر را غرق در شادی و خوشبختی میکرد! باز هم پروندهای در زندگیسلام داریم درباره یک شغل؛ این بار حرفهای را انتخاب کردیم که اگر تاثیرگذاریاش برنتیجه مسابقات فوتبال با گرفتن تصمیمات درست یا غلط، بیشتر از بازیکنان و مربیها و ... نباشد به هیچوجه کمتر از آنها نیست. داوری که تمام 90 دقیقه بازی، تحت فشار و استرس است. این حجم از فشار باعث میشود در تمام 90 و چند دقیقهای که بازی طول میکشد، اعصابش خطخطی شود! مدام با خودش فکر میکند که مبادا وسط زمین و میان آن همه تماشاگر بدموقع سوت زده باشد، مبادا سوتش اشتباه بوده باشد، مبادا رنگ کارتی که نشان داده تماشاگر را عصبانی کرده باشد و هزاران مبادای دیگر! اما آخرش چه میشود؟ مربی و بازیکن اگر اشتباهی کرده باشند یا به هر دلیل دیگری طعم شکست را چشیده باشند، به جای پذیرش عملکرد احتمالاً ضعیف خودشان، همه چیز را به گردن داور میاندازند و این داور است که باید پاسخ گو باشد. خب البته داوران هم بی اشتباه نیستند. داور است که باید بگوید چرا به فلان بازیکن کارت نشان داده؟ یا در فلان صحنه اعلام پنالتی نکرده، چرا آفساید را نگرفته و ... . اینها را گفتیم تا ثابت کنیم داوری به ویژه در فوتبال و در کشور ما به شدت سخت و طاقت فرساست. اما آیا دستمزد داوران ما در حد و اندازه فشار روحی و جسمی است که تحمل میکنند؟ اصلا داور بودن چه شکلی است و یک داور فوتبالی چقدر برو و بیا دارد و چه کار میکند؟ در پرونده امروز زندگیسلام، سراغ «مسعود مرادی» رفتیم؛ داور 55 سالهای که فعالیت اش در این حرفه را از سال 66 آغاز کرد و تا سال 89 به قضاوت خود ادامه داد. از سوابق ورزشی مرادی میتوان به کسب عنوان برترین داور سال 2003 آسیا ، قضاوت در دو دوره مسابقات جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷، قضاوت در رقابتهای المپیک پکن در سال ۲۰۰۸، قضاوت در جام کنفدراسیونهای فیفا در سال ۲۰۰۳ (فرانسه)، دو دوره نامزد داوری برای حضور در جامجهانی در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰، قضاوت در فینال جام باشگاههای آسیـا در سال ۲۰۰۴ و قضاوت در بیش از ۲۰۰ رقابت بینالمللی اشاره کرد. «مسعود مرادی» که سالها در فوتبال سطح اول لیگ خودمان هم سوت زده و چند سالی است به عنوان ناظر فیفا فعالیت میکند، در پرونده امروز زندگی سلام برای شناساندن حرفهاش به ما کمک کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
موضع گیری دو مقام دولتی از وزارت راه و سازمان امور مالیاتی نشان داد که دولت در مسیر اجرای مالیات از خانه های خالی مجلس را همراهی میکند. همزمان نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، درباره ضمانت های اجرای قانون جدید توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش تسنیم، سید احسان خاندوزی نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در برنامه تیتر امشب یکی از راهکارهای کوتاه مدت عرضه مسکن را تحریک مسکن های موجودی که عرضه نمی شوند، اعلام کرد. وی با بیان این که تکلیف سامانه املاک و اسکان از سال 94 در قانون مالیاتی آمده است، افزود: به علت ضعف سامانه املاک و اسناد و همچنین نرخ غیر بازدارنده در سال 94 در دریافت مالیات موفق نبودیم. در سال 95 حدود 2.5 میلیون خانه خالی نشان دهنده افزایش 4 برابری خانههای خالی بود، اما اکنون آمار دقیقی مبنی بر افزایش خانههای خالی در دست نیست بنابراین طرح مجلس برای رفع ابهامات و اثر بخش کردن مالیات و شناسایی دقیقتر خانههای خالی است که همکاری دستگاهها و خوداظهاری مالکان را میطلبد. وی در پاسخ به یکی از ابهامات این طرح در خصوص لزوم همکاری دستگاه های مختلف توضیح داد: چون دستگاههای اجرایی از جمله ثبت و اسناد املاک و سازمان ثبت احوال کشور اطلاعات افراد را دارند مکلف شده اند با الزام جدی، اطلاعات را در اختیار سامانه املاک و اسکان بگذارند و در صورت تخلف، کارکنان دستگاهها بر اساس قانون مجازاتهای اسلامی محکوم خواهند شد. از سوی دیگر برای شهروندانی که اطلاعات نمیدهند یا اطلاعات غلط بدهند نیز مجازات مالیات در نظر گرفته شده است. بنابراین برای اطلاعات ترغیب خواهند شد.در این برنامه همچنین پروانه اصلانی مدیر کل اقتصاد مسکن وزارت راه، گفت: این طرح را در سال 71 هم داشتیم، اما در اختیار نبودن آمار و اطلاعات دقیق، از دلایل تاخیر در اجرای هرگونه برنامهای بود. وی اظهار کرد: اجرایی شدن سامانه املاک و اسکان نه از جنبه صرفاً ثبت معاملات بلکه از جنبه احصا و شناسایی سکونت افراد، اتفاق بزرگی در کشور است. اصلانی همچنین خبر جدیدی داد و گفت: مالکانی که تمایل داشته باشند قراردادهای اجاره شان را سه ساله منعقد کنند، از مالیات بر خانه های خالی و سایر مالیات هایی که در بخش مسکن قرار است وضع شود، معاف خواهند شد.
محمود علیزاده، معاون فنی و حقوقی سازمان امور مالیاتی، در ارتباط اینترنتی با برنامه گفت: اگر کسی اطلاعات خلاف بدهد و اطلاعات در سامانه شناسایی شود بازهم به میزان 2 برابر مبلغ جریمه خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هادی محمدی –کرونا همچنان در کشورمان قربانی می گیرد و بسیاری از بازارهای اقتصادی کشور با افزایش سرسام آور نرخ ارز دچار بحران شده اما به دلیل اعمال شدیدترین تحریم های آمریکا علیه ایران، دست دولت برای کمک به معیشت کسانی که از کرونا آسیب دیده اند یا تنظیم بازار ارز بسته شده و از سویی پول زیادی برای واردات داروهای خاص وجود ندارد. حتی در تامین نهاده های دامی به عنوان خوراک دام و طیور که می تواند قیمت گوشت قرمز و گوشت مرغ را پایین بیاورد نیز دچار مشکلات عدیده ای هستیم. در این میان کره جنوبی که به ظاهر دوست ما محسوب می شود و ایرانیان هم در بیش از نیم قرن سابقه دیپلماتیک و صدها سال سابقه تجارت خاطره منفی از این کشور در ذهن خود نداشتند، دو سال است که میلیاردها دلار از اموال 84 میلیون ایرانی را در سخت ترین شرایط ممکن بلوکه کرده و هر روز به بهانه های واهی و غیرقانونی در پس دادن پول ایرانی ها به خودشان، بازی درمی آورد. عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در گفت و گو با بلومبرگ تاکید کرده است: «کره جنوبی از سیاستها و تحریمهای آمریکا تبعیت میکند و حتی به فروش غذا و دارو که پیش از این برای مبادله مدنظر دو کشور بود، بیتوجه است». محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور نیز به دولت کره جنوبی توصیه کرده «اعتماد دهههای اخیر ملت ایران به تولیدات و فناوری آن کشور و منافع درازمدت کشورش در بازار ایران را فدای خواست و فشارهای رژیم آمریکا نکند».
راهزنی کره از کجا آغاز شد؟
ماجرا از اردیبهشت سال 97 اوج گرفت. زمانی که ترامپ در ادامه حماقت هایش، تحریم نفتی علیه ایران را کامل کرد و از تمدید معافیت های خرید نفت ایران به برخی کشورها از جمله کره جنوبی سرباز کرد. از آن زمان کره جنوبی نیز خرید نفت و فراورده های نفتی از ایران را به صفر رساند اما پول خریدهای قبلی خود را تسویه نکرد تا این که امروز کره جنوبی بیشترین منابع مالی بلوکه شده ایران در خارج کشور را در اختیار دارد. تا پیش از تشدید تحریمها در آبان سال 97، کره جنوبی جزو پنج کشور عمده خریدار فراوردههای نفتی ایران و دومین کشور پس از چین از حیث واردات نفت در سال 2017 بود اما با تشدید تحریم ها، برای اولین بار طی هفت سال گذشته کره جنوبی هیچ گونه سفارشی برای خرید نفت از ایران ثبت نکرده است. آذر 97 و پس از دیدار مسئولان کرهای با مدیران نفتی ایران قرار بر پرداخت پول نفت در قبال خرید کالا از کره جنوبی شد. بر اساس این ساز و کار، پولهای حاصل از فروش نفت ایران به صورت ارز ملی کره جنوبی در بانکهای کرهای باقی میماند و ایران میتوانست در قبال خرید کالا و دارو از آن استفاده کند. اما کره در دو سال گذشته تنها یک محموله اقلام دارویی به ایران فرستاده که گفته میشود این اقلام کاربرد درمانی برای بیماری صعبالعلاج «گوشر» را دارد. ارزش این محموله حدود نیم میلیون دلار بود که در برابر رقم بدهی های ایران که بین هفت تا 9 میلیارد دلار گفته شده رقم بسیار ناچیزی به شمار می رود. حتی وعده کره ای ها برای ارسال یک محموله دو میلیون دلاری از دارو و مواد غذایی از جمله روغن خام و خوراک دام نیز تاکنون محقق نشده است.
آمریکا پاسخ کره جنوبی را نمی دهد یا سئول اراده ای ندارد؟
در این مدت هم ایران و هم کره جنوبی پیشنهادها و راهکارهای متفاوتی را برای حل موضوع ارائه کردند. پیشتر رضا ذبیب مدیرکل آسیای شرقی وزارت خارجه به روزنامه شرق گفته بود: «کرهایها آذرماه سال قبل نماینده ویژهای به ایران فرستادند و چهار راهحل پیشنهاد دادند که ما گفتیم با همه موارد موافقیم. یکی این بود که از همین پول برای چیزی که آن ها نامش را تجارت بشردوستانه میگذارند، برداشت کنیم. دوم این که بخشی از پول را به سازوکار تجارت بشردوستانه سوئیس با ایران بفرستند. سوم این که بخشی از این پول جابهجا شود و بعد برای تجارت بشردوستانه استفاده شود و چهارم این که سازوکاری مشابه سازوکار تجارت بشردوستانه سوئیس در کره ایجاد کنند تا از طریق آن بتوانیم از این منابع مالی استفاده کنیم. ما گفتیم با همه راهحلها موافقیم اما آن ها را جایگزین هم نمیدانیم بلکه باید بهصورت موازی جلو بروند. خودمان هم راهحلهایی به کره پیشنهاد کردیم. البته کره به ما میگوید برای دریافت مجوز این راهحلها مکرر به آمریکاییها مراجعه کرده اما پاسخی دریافت نکرده است». به نظر می رسد فراتر از بهانه گیری کره ای ها، آن ها اراده قوی برای بازپرداخت این بدهی ندارند زیرا از ابتدا ایران درخواست واردات اقلام کشاورزی و همچنین دارو از کره جنوبی داشت که طبق قوانین تحریمی، تحریم نیستند.
استفاده از نام جعلی برای خلیج فارس و حضور نظامی کره در تنگه هرمز!
علاوه بر این سیاست خصمانه کره جنوبی در نوعی دزدی اموال ایرانیان، نمی توان از کنار حضور نظامی آن ها در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز و استفاده از نام جعلی برای خلیج فارس در بیانیه وزارت دفاع این کشور در سال گذشته نیز به آسانی عبور کرد. ملت ایران هرگز وارد این بازی ها نشده است و گرنه به خوبی از تاریخ خبر دارد و داستان اشغال جزیره «تاکاشیما» توسط کره جنوبی را خوانده است.
وقت کشی و ریاکاری کره ای
البته کره ای ها در این وقت کشی آشکار خود هر از گاهی به فضاسازی های رسانه ای هم روی آورده اند؛ فروردین امسال یک مقام وزارت خارجه کره جنوبی اعلام کرد: «ما چگونگی انجام تجارت بشردوستانه و روندهای مربوط و همچنین ملزومات آن را برای شرکتها و بانکها و... توضیح خواهیم داد تا درک بیشتری از سیستم داشته باشند تا آن جا که آن ها بتوانند هرچه سریعتر این تعامل تجاری را از سربگیرند. ما انتظار داریم که یک ماه آینده عملیات صادرات این نوع کالاها آغاز شود». به گفته این مقام کره جنوبی، براساس مجوز خاصی که خزانهداری آمریکا به کره جنوبی داده است، کمپانیها و موسسههای مالی مربوط باید سازوکار نظارتی را رعایت کنند تا مطمئن شوند که این پول به دست مردم ایران میرسد! و این سازوکار سرعت عمل کمپانی و بانک مدنظر برای پیشبرد این معامله را کاهش خواهد داد. این سخنان که با محتاطانه ترین ادبیات بیان شده، نتیجه اش دو ماه بعد با ارسال یک محموله ناچیز 500 هزار دلاری خود را نشان داد؛ اقدامی که در برابر طلب چندین میلیارد دلاری ایران تقریبا هیچ است. یک ماه قبل نیز یوجانگ هیان سفیر کره جنوبی در تهران در پاسخ به گزارش روزنامه اعتماد به صورت ریاکارانهای نوشت: «سئول در تعاملاتش با واشنگتن به شدت تاکید داشت که برای کره ضروری است تا بتواند از سپردههای بر اساس وون (واحد پول کره) که متعلق به بانک مرکزی ایران است و نزد بانکهای کره قرار دارد، استفاده کند، زیرا این مبلغ حقیقتا متعلق به مردم ایران است. ما معتقدیم که انتقال پول در آینده نزدیک نیز انجام خواهد شد». با این حال تاکنون اتفاقی که به بازگشت بخش قابل توجهی از اموال ایران منجر شود، روی نداده و سیدعباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان نیز در پاسخ به سوال خبرنگار خراسان گفت که «به صراحت به مقامات کره جنوبی گفتهایم، بهانهای که آن ها برای پرداخت نکردن بدهی ملت ایران مطرح میکنند، قابل قبول نیست. ایران تحت تحریم هیچ نهاد بینالمللی نبوده و کره جنوبی موظف به اجرای تحریمهای آمریکا نیست. بنابراین بهانهای که کره جنوبی مطرح میکند در هیچ محکمهای قابل پذیرش نیست».
روزنه ها درحال بسته شدن است
روزها می گذرند و به قول سید عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه روزنه های ایجاد شده برای حل این مشکل در حال بسته شدن هستند. حالا کره ای های چشم بادامی باید انتخاب کنند یا تحت تسلیم قلدری های آمریکا خود را ذلیل این سیاست های غیرقانونی و غیرانسانی کنند یا همچون نیم قرن گذشته چهره ای مثبت برای مردم ایران به یادگار بگذارند تا در پایان تحریم ها بار دیگر بتوانند از بازار بزرگ کشورمان استفاده کنند. هفته گذشته علی ربیعی سخنگوی دولت ایران نیز به این موضوع اشاره کرد و در تهدید تلویحی گفت: «بهتر است مقامات کره قبل از دیر شدن اقدامات لازم را انجام دهند زیرا در حال بررسی همه گزینه های سیاسی و حقوقی در مراجع قانونی هستیم که اگر رفتار غلط کره جنوبی ادامه پیدا کند واکنش لازم را داشته باشیم».
به نظر می رسد، نزدیکی زیاد سئول به واشنگتن در حوزه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و... باعث شده تا تصویری از یک غلام حلقه به گوش از کره جنوبی در اذهان مردم ایران شکل بگیرد. کشوری با صدها سال سابقه و فرهنگ که حالا مطیع محض اوامر رئیس جمهور معلوم الحال آمریکا شده است. شاید کره ای های شمال شبه جزیره کره بهتر همتایان جنوبی خود را شناخته اند که با وجود همه سختی ها حاضر به همراهی و نزدیکی با سردمداران سئول نیستند.
این دوره سخت در تاریخ ملت بزرگ ایران نیز به پایان خواهد رسید و دزدی از 84 میلیون ایرانی بی تاوان نخواهد ماند و این پول باز می گردد اما فراموش نمی کنیم که در چنین شرایط سختی چه کشورهایی در کنار ایرانیان ماندند و چه کشورهایی با یک تشر اربابانشان همه سوابق دوستی را زیر پا گذاشتند و این مسئله بیش از گذشته در اذهان تثبیت می شود که آن همه منش پهلوانی و سلحشوری که زمانی «جومونگ» نماد آن در کره به شمار می رفت تنها یک افسانه و داستان دروغین و تخیلی بوده است. دروغی که رفتار امروز دولت سئول آن را چندباره اثبات کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عراقچی در سفر خود به افغانستان تاکید کرد اگر با داعش در سوریه نمی جنگیدیم باید در تهران و کابل با آن ها می جنگیدیم. معاون سیاسی وزارت امور خارجه چهارشنبه هفته گذشته به منظور دیدار و گفتوگو با مقامات افغانستان به کابل سفر کرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی طلوع نیوز افغانستان، سید عباس عراقچی در پاسخ به سوالی درباره فعالیت گروه فاطمیون و سرباز گیری لشکر فاطمیون از افغانستان و فرستادن آنان درجنگ سوریه خاطر نشان کرد: « من انتظار داشتم حضرت عالی تقدیر بکنید از آن دسته از هموطنان تان که برای مبارزه با تروریسم داعش داوطلب شدند، مشارکت کردند و خون دادند. این یک حقیقت است، بپذیرید یا نپذیرید. اگر با داعش در سوریه نمی جنگیدیم، باید در خیابان های تهران و خیابان های کابل می جنگیدیم.» به گزارش برنا، عراقچی همچنین در بخش دیگری از سخنانش بااشاره به مذاکرات صلح در افغانستان و این که باید افغانستان مسیری را طی کند که همه گروه های مختلف از جمله طالبان در آن مشارکت داشته باشند، اظهار کرد:« طالبان یک واقعیت در افغانستان است و باید روند مذاکرات صلح در افغانستان به سمتی برود که این گروه نیز به سهم و تناسب خود در قدرت سهم داشته باشد و در چارچوب قانون اساسی افغانستان و دولت افغانستان و در فضایی همراه با آرامش و صلح حرکت کند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد حسام مسلمی/ مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد با اشاره به ضرب الاجل دو هفته ای شهردار مشهد برای تعیین تکلیف ساختمان های ناایمن شهر گفت : در دو هفته اخیر متاسفانه به رغم تاکید آقای شهردار، مصاحبه های بنده و اخطارهای داده شده، هیج کدام از مالکان ساختمان های ناایمن پای کار نیامده اند، بر همین اساس در صورت مراجعه نکردن و تشکیل ندادن پرونده، روز یک شنبه (فردا) اسامی 13 ساختمان ناایمن را اعلام می کنیم. «امیر عزیزی» در گفت وگو با خراسان رضوی تصریح کرد : این 13 ساختمان، مراکزتجاری و بازارهای پرخطر هستند که هر کدام از آن ها ظرفیت تبدیل شدن به یک پلاسکو را دارند، این ها پرخطرترین ساختمان ها در مشهد هستند و با کوچک ترین حریقی دچار مشکل می شوند. وی ادامه داد : از زمان تعیین مهلت دو هفته ای شهردار برای تامین ایمنی ساختمان ها، تاکنون مالکان این مجتمع ها هیچ اقدامی انجام نداده اند، ما مجدد به آن ها اخطاریه دادیم اما باز هم هیچ اقدام مشخصی در این 12 روز سپری شده (تا روز گذشته) انجام نداده اند. عزیزی افزود : این 13 ساختمان نه کپسول آتش نشانی دارند، نه سیستم اعلام حریق دارند و نه امکانات دیگر، هیچ یک از الزامات ایمنی را رعایت نکرده اند و حتی برخی از این ها استحکام بنا هم ندارند. مدیرعامل سازمان آتشنشانی مشهد پیش از این نیز گفته بود : اگر مراکز تجمعی ناایمن تا شهریور ماه برای تشکیل پرونده و رفع نواقص خود اقدام نکنند، میتوانیم برای آن ها دستور پلمب بگیریم.
احتمال اعلام اسامی 2 بیمارستان تا شهریور
وی همچنین در پاسخ به این سوال که اسامی بیمارستان های ناایمن چه زمانی اعلام خواهد شد گفت: همه بیمارستان های ما استحکام بنا دارند، همچنین حداقل های ایمنی را دارند، ضمن این که تاییدیه ایمنی نگرفتن به معنای پر خطر بودن نیست، در این خصوص چهار بیمارستان بازدید شده و اگر برای تشکیل پرونده مراجعه کنند با یک راهنمایی طی یک یا دو ماه به حد قابل قبول به لحاظ ایمنی می رسند، البته ممکن است اسامی دو بیمارستان ناایمن را هم تا شهریور اعلام کنیم. وی یادآور شد: در روزهای اخیر ۹ مجتمع تجاری، ۳ بیمارستان و ۳ مجتمع مسکونی توسط کارشناسان این سازمان بازرسی شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.